به گزارش بازتاب ایلام ، خبرهایی که بیش از پنج جانباخته و قریب ۲۵ مجروح را در کمتر از ۴۸ ساعت رقم زد و عملاً به دو روز«مرگبارترین روزهای امسال ایلام» تبدیل شد.
در محور بدره–ایلام، مادر ۴۵ ساله و کودک پنج سالهاش زیر چرخ بیرحمی جاده جان سپردند. ساعاتی بعد در محور روستایی ایوان، برخورد خاور با پژو پارس، جان یک پدر ۴۷ ساله و نوزاد پنجماهه را گرفت.
چندین خانواده در عرض چند ساعت سیاهپوش شدند، کودکانی یتیم، مادرانی داغدار و پدرانی که امروز زیر بار هزینههای درمان مجروحان خم شدهاند.
اما سؤال اصلی، سؤالی که نباید و نمیتوان از آن فرار کرد این است: چه کسی مقصر است.!؟ چه نهادهایی کوتاهی کردند.!؟
چه عواملی«زمینهساز» و چه عواملی «تشدیدکننده» این فاجعهها بودهاند.!؟
سهم مقصران از راننده تا جاده و از خودرو تا مدیریت
عامل انسانی؛ قصه تکراری اما نه همیشه مقصر اصلی: در گزارش اولیه برخی از این حوادث«انحراف به چپ» یا «بیاحتیاطی راننده» ذکر شده است. این درست است که بخشی از تصادفات ناشی از رفتار نادرست راننده است اما وقتی جاده باریک، تاریک، فاقد تابلو، بدون شانه ایمنی و پر از پیچ خطرناک باشد، کوچکترین خطا به بزرگترین فاجعه تبدیل میشود. بنابراین عامل انسانی تنها یکی از حلقههای وقوع این فاجعههاست نه همه ماجراها.
جادههای فرسوده، کمعرض و پرحادثه/زیرساختهایی که جان میگیرند
سالهاست کارشناسان هشدار میدهند: محورهای مهران – دهلران- اندیمشک، بدره–ایلام، ایوان–چوار، ایلام- ملکشاهی–مهران، ایلام- کرمانشاه و مسیرهای روستایی هر کدام گنجینهای از نقاط حادثهخیزند. خطکشی شبتاب وجود ندارند، گاردریل در قسمتهای حساس نصب نشدهاند، پیچها بدون آینه و بدون روشنایی رها شدهاند و آسفالت برخی مسیرها یادآور دههها قبل است.

وقتی خودروی سنگین خاور در جادهای باریک و فرعی وارد شود، وقتی خودروی سواری برای عبور از گودالهای آسفالت ناچار به انحراف باشد، وقتی روشنایی کافی در شب وجود نداشته باشد، نه راننده مقصر است، نه خودرو بلکه جاده است که جنایت میکند و فاجعه میآفریند.
خودروهای فرسوده؛ بمبهای متحرک روی چرخ
در بسیاری از همین تصادفات روزهای اخیر، خودروهایی دخیل بودهاند که قدمت و فرسودگی آنها بر کسی پوشیده نیست. آیا معاینه فنیها دقیق انجام میشود!؟ آیا کنترل کیفیت خودروهای عمومی جدی است.!؟ آیا سیستم نظارت بر خودروهای مسافرکش روستایی فعال است.!؟
وقتی ترمز، فرمان یا سیستم تعلیق نقص داشته باشد، جاده ناامن چند برابر خطرناکتر میشود. اینجا نیز سهم کوتاهی مشخص است اما همچنان زیرساخت و نظارت گلوگاه اصلیاند.
مدیریت و نظارت؛ مهمترین و پنهانترین مقصر فاجعه
اما در نهایت، باید گفت: اگر کسی مسئول اصلی باشد، همان مدیریت و نظام نظارتی است. آنهایی که باید پیش از وقوع حادثه اقدام کنند، آنهایی که باید نقاط حادثهخیز را اصلاح کنند، آنهایی که باید اعتبار را تأمین و پروژهها را پیگیری کنند، آنهایی که باید از پلیس راه، راهداری و شهرداریها مطالبه استاندارد کنند، گزینه اصلی پاسخگو بودن هستند.
سالهاست مردم ایلام وعده شنیدهاند؛ از چهاربانده کردن فلان محور، تا ترمیم نقاط حادثهخیز، تا افزایش خودروهای امدادی اما وقتی روز حادثه فرا میرسد، همهچیز به یک«اطلاعیه» ختم میشود و باز فردا از نو همان خبر، همان مرگ، همان داغ.
مسئولان استانی و کشوری!
ایلام دیگر ظرفیت تحمل این حجم از مرگ را ندارد، ایلام استانی با تردد بالا، جادههای کوهستانی و مسیرهای روستایی حیاتی است. اگر امروز اقدام نشود، اگر امروز شفافسازی نشود، اگر امروز مقصران معرفی نشوند، اگر امروز اصلاحات فوری آغاز نشود، نیازی نیست منتظر نوروز یا اربعین بمانیم، قطعاً فاجعهها پیش از آن خواهند رسید.
از استانداری تا اداره کل راهداری، از پلیس راه تا سازمان مدیریت بحران، از وزارت راه تا فرمانداریها، همگی باید پاسخ دهند: چرا نقاط حادثهخیز شناسایی اما اصلاح نمیشوند.!؟ چرا جادههای روستایی و فرعی فراموش شدهاند و تعریض نمیشوند.!؟
چرا زیرساختهای ابتدایی مانند خطکشی و روشنایی فراهم نیست.!؟ چرا خودروهای فرسوده آزادانه تردد میکنند.!؟ چرا بعد از هر حادثه صدای«پیگیری میشود» میشنویم اما عمل نمیبینیم.!؟ ایلام استانی کوچک است اما تعداد تلفات جادهایاش بزرگتر از وسعتش خودنمایی می کنند و روح و روان مردم را میآزارند. این موضوع اصلاً قابل قبول و قابل دفاع نیست.
مطالبه مردم
حقیقت را بگویید، مقصران را معرفی کنید و سریعاً اقدام کنید.
بازتاب ایلام با انتشار این یادداشت، صدای مردمی است که امروز نگرانند، داغدارند و از وعدهها خستهاند.
انتظار این است که گزارش رسمی، شفاف و مستند از تمام تصادفات هفتم و هشتم آذرماه ۱۴۰۴(بدون ملاحظه، بدون توجیه، بدون کلیگویی) منتشر شود.
سهم عامل انسانی، سهم جاده و سهم نقص فنی خودروها مشخص و اعلام شود نه فقط یک جمله کلی: بیاحتیاطی راننده.
اصلاح فوری نقاط حادثهخیز آغاز شود نه در قالب پروژه بلکه در قالب اقدام اضطراری.
نظارت فنی خودروها تشدید شود بهویژه خودروهای عمومی، روستایی و حملونقل باری.
مهمتر از همه: پاسخگویی درست و شفاف نه توجیه چراکه مردم دیگر تسلیت نمیخواهند، مسیر امن و ایمن میخواهند، زندگی میخواهند، احترام میخواهند.
کلام آخر
ایلام زاگرسنشین، شایسته جادههایی امن، مدیریتی هوشیار و نظارتی جدی است. اگر امروز تکان نخورید، فردا نه فقط خانوادههای بیشتری سیاهپوش میشوند بلکه اعتماد عمومی نیز فرو میریزد.
این یادداشت برای هشدار است، برای بیداری، برای آنکه کسی پشت میز مدیریت بداند: این خونهای ریختهشده، آمار نیست، آدماند، خانوادهاند، زندگیاند و هنوز امید هست اگر امروز برخیزیم، نه فردا.
امیدواریم گوش شنوایی برای شنیدن این درددلها در سطح استان و کشور پیدا شود و به این کُشت و کشتارهای آزاردهنده در سطح جادههای ایلام پایان دهد.
توقیف خودروی قاچاق در ایلام






دیدگاهتان را بنویسید