به گزارش بازتاب ایلام ، خودکشی و دگرکشی، این دو واقعیت تلخ و هولناک، دیگر به خبرهایی گذرا و دور از ذهن محدود نیستند، به مسائلی بدل شدهاند که نهتنها فرد، بلکه امنیت روانی یک جامعه را نشانه گرفتهاند.
وقتی خبر به جای آگاهی، زخم میزند
انتشار سریع و گاه هیجانی اخبار خودکشی و قتل، آن هم بدون رعایت اصول رسانهای، امروز خود به یک معضل تبدیل شده است. شبکههای اجتماعی و حتی برخی رسانهها، به جای تحلیل، پیشگیری و هدایت افکار عمومی، گاه ناخواسته نقش تقویتکننده بحران را ایفا میکنند.
بازنشر لحظهای این وقایع، علاوه بر ایجاد اضطراب جمعی، میتواند اثر{سرایت اجتماعی} ایجاد کند یعنی فردی که درگیر رنج و فشار روحی است، با شنیدن و دیدن مکرر این اخبار، به سمت تصمیمهای خطرناک سوق داده شود.
اما پرسش اینجاست: چرا هیچ سازوکار مشخص، محدودیت قانونی، یا نظام کنترل رسانهای برای نحوه انتشار این اخبار تعریف نمیشود.!؟ چرا هیچکس پاسخگو نیست.!؟ سالهاست استان ایلام رتبههای نگرانکنندهای در حوزه آسیبهای اجتماعی، بهویژه خودکشی، دارد. بارها کارشناسان هشدار داده و پژوهشگران داده ارائه کرده و مردم گلایه داشته اما تصمیمسازان چه کردهاند.!؟
وزارتخانهها، نهادهای فرهنگی، دانشگاهها، بهزیستی، دستگاههای مذهبی و آموزشی، همه دارای شرح وظایف مشخص، بودجههای چند ده و چند صد میلیاردی و ساختارهای گستردهاند. اما سؤال مردم این است: این بودجهها کجا هزینه میشود.!؟ چرا خروجی ملموسی در بهبود سلامت روان استان دیده نمیشود.!؟ چرا آسیبشناسی علمی وجود ندارد.!؟ چرا آمار شفاف منتشر نمیشود.!؟
حقیقت تلخ این است که هیچ اراده جدی برای حل مسئله وجود نداشته و ندارد. هر بار که حادثهای رخ میدهد، موجی از همدردی و چند جلسه مقطعی برگزار میشود اما هیچگاه به سیاستگذاری پایدار نمیانجامد. در نتیجه، مسئله نهتنها حل نمیشود بلکه پیچیدهتر و مزمنتر نیز میگردد.
اپیدمیِ خاموشی که درمان نمیشود
خودکشی و دگرکشی یک اتفاق ناگهانی نیست، محصول مجموعهای از عوامل انباشته است: فقر، بیکاری، تبعیض، فشار اقتصادی، تحقیر و بیعدالتی اجتماعی، نبود فرصتهای برابر، فروپاشی نظام حمایتی خانواده، بحرانهای هویتی جوانان، اعتیاد، خشونت خانگی و از همه مهمتر کمبود شدید خدمات سلامت روان در استان ایلام است.
در ایلام، دسترسی به روانشناس، مشاور حرفهای، مراکز ارزانقیمت درمانی، برنامههای پیشگیرانه و آموزشهای مهارت زندگی، تقریباً در حدی نیست که بتواند نیاز یک استان بحرانزده را پاسخ دهد. وقتی افراد در نقطه فوران بحران قرار میگیرند، کمک تخصصی یا وجود ندارد یا بسیار دیر به دستشان میرسد.
آسیبشناسی گمشده و سکوتی که ادامه دارد
جای خالی پژوهشهای دقیق و جامع درباره دلایل روند رو به افزایش این آسیبها بهوضوح احساس میشود. هر حادثهای باید به یک پرونده مطالعاتی تبدیل شود، نه یک خبر چندساعته. مشکل وقتی عمیقتر میشود که میبینیم نهادهای فرهنگی با وجود بودجههای عظیم، بیشتر درگیر فعالیتهای نمایشیاند تا اقدامات واقعی برای آرامسازی جامعه و تقویت سلامت روان.
سؤال مردم کاملاً بهجا و منطقی است: اگر قرار نیست این دستگاهها برای چنین بحرانهایی وارد عمل شوند، پس دقیقاً چه مأموریتی دارند.!؟
راهکار چیست.!؟
راهحل، گرچه پیچیده، اما ناممکن نیست. چند اقدام فوری و اساسی میتواند بخشی از این چرخه خطرناک را متوقف کند:
۱- تدوین دستورالعمل انتشار اخبار خطیر
رسانهها باید موظف شوند انتشار اخبار خودکشی و قتل را براساس اصول روانشناختی و اخلاق رسانهای انجام دهند.
۲- شفافسازی آمار، بودجهها و عملکرد نهادهای فرهنگی و اجتماعی
مردم حق دارند بدانند بودجههای کلان فرهنگی کجا مصرف میشود و چرا نتیجهای دیده نمیشود.!؟
۳- تشکیل ستاد بحران آسیبهای اجتماعی در استان با حضور دانشگاهها، روانشناسان، بهزیستی، آموزشوپرورش، نیروی انتظامی و رسانهها نه بهصورت جلسات تشریفاتی بلکه بهصورت سیاستگذاری واقعی.
۴- گسترش مراکز سلامت روان و ارائه خدمات ارزان و در دسترس
استان ایلام نیازمند چندین مرکز جامع درمان و مداخله فوری روانشناختی است.
۵- آموزش عمومی مهارتهای زندگی و مدیریت بحران
در مدارس، دانشگاهها، رسانهها و شبکههای اجتماعی، آموزش باید مستمر، جذاب و کاربردی باشد.
۶- تقویت امید اجتماعی
جوانی که آینده را تاریک میبیند، نیاز به امید واقعی دارد نه شعار. ایجاد اشتغال، عدالت اجتماعی، نشاط عمومی و مبارزه با فساد، از مهمترین عوامل پیشگیری از خودکشی هستند. جامعهای که در برابر دردهایش بیتفاوت است، آیندهای نخواهد داشت.
ایلام توان برخاستن دارد اما به شرط آنکه بحران را بپذیریم، جدی بگیریم و برای آن برنامهریزی کنیم. درد را که انکار کنیم، درمان دورتر میشود. مشکل را که پشت جلسات و گزارشها پنهان کنیم، بزرگتر میشود.
امروز بیش از هر زمان دیگر، نیاز داریم که صدای مردم، صدای خانوادههای داغدیده و صدای کارشناسان شنیده شود.
ایلام خسته است اما هنوز میتواند نجات پیدا کند، اگر مسئولان وظیفهشان را بفهمند، اگر رسانهها مسئولانه رفتار کنند و اگر جامعه بداند که بیتفاوتی، خطرناکتر از هر حادثهای است که امروز شاهد آنیم.
تندباد به ۵۰ سیاهچادر عشایری در ایلام خسارت وارد کرد


عالی بود
زیبا و روان و همه جانبه بود دست مریزاد حاجی غلام عزیز پیشکسوت بزرگ مطبوعات استان ایلام