بازتاب ایلام/غلامرضا محمدمرادی: در این روزهای تلخ و سیاه اقتصادی، دیگر نمیتوان با جملات ملایم از فاجعهای گفت که سایهاش بر سر مردم افتاده است. امروز، آنچه بر مردم استان ایلام و بسیاری دیگر از شهرهای کشور میگذرد، فقط«گرانی» نیست بلکه یک آوار سهمگین است که بیهیچ حریف و جلوداری، بر سر خانوادهها بویژه فقرا خراب شده و چیزی جز لهشدن کرامت، سفره، امید و جان مردم، برجای نگذاشته است.
ایلام در سکوت مرگبار مسئولان، رکورددار و پایتخت گرانی کشور است و به میدان تاختوتاز قیمتها بدل شده است. از نان تا لبنیات، از برنج تا گوشت، از میوه تا پوشک بچه و …، هر دکانی برای خودش قیمتگذاری میکند.! نرخها در یک خیابان، از مغازهای تا مغازه دیگر فرق دارد و کسی هم نیست که بپرسد این چه بساط بینظارتی است.!؟
کجایند ناظران و بازرسان!؟
سالهاست نام نهادهای نظارتی مثل تعزیرات، بازرسی اصناف، سازمان حمایت، بازرسی فرمانداری و صدها عنوان دیگر به گوش مردم خورده است اما در میدان عمل، اثری از حضور آنها نیست. اگر این همه دستگاه مسئول، این همه نیروی انسانی، این همه بودجه و امکانات وجود دارد، پس این «ولنگاری بازار» از کجاست.!؟ واقعاً این لشکر عظیم نظارت بابت چی حقوق میگیرند.!؟ بابت چه کاری مزایا دریافت میکنند.!؟
به تعداد کالاهای موجود در بازار، ناظر و بازرس و مدیر وجود دارد، اما گویی همه چشم بسته و زبانشان را خوردهاند. اگر گرانفروشی، احتکار و دلالبازی آزادانه جولان میدهد، پس شما دقیقاً در حال چه کاری هستید.!؟
مردم زیر فشار له شدهاند!
فقر دیگر فقط نداشتن پول نیست، به خفگی اجتماعی و خشم فروخورده تبدیل شده است. بسیاری از مردم در ایلام، حتی دیگر توان خرید نیازهای اولیه را ندارند. سفره به افسانه تبدیل شده است و دیگر نانی نیست که با پنیر ساده خورده شود. دیگر گوشت، نه در فریزر خانهها بلکه فقط در ویترین قصابیها دیده میشود.
بازنشسته، کارمند و کارگری که با حقوق پایین زندگی میکند، با برنج کیلویی ۳۰۰ هزار تومان، گوشت ۷۵۰ هزار تومانی و دیگر مایحتاج نجومی چه کند.!؟ کارگری که روزمزد کار میکند و گاهی ماهها بیکار است، با قبضهای نجومی و اجاره خانههای بیدر و پیکر، چطور دوام بیاورد.!؟ مادری که سرپرست خانوار است، با فرزندی بیمار، با چه رویی جلوی نانفروشی بایستد وقتی پول خرید نان را ندارد.!؟
سکوت دیگر قابل توجیه نیست!
گرانی فقط یک معضل اقتصادی نیست، یک بحران اجتماعی، روانی و حتی امنیتیاست. وقتی مردم، به این شکل عریان، زیر بار آن در حال خُرد شدن هستند، سکوت مسئولان دیگر نه فقط بیتفاوتی، بلکه خیانت است.
اگر دستگاههای نظارتی، اگر مسئولان بازار، اگر دولت محترم، هنوز نمیدانند در کوچه و خیابانهای این سرزمین چه میگذرد، پس بدانند: مردم دیگر چیزی برای از دست دادن ندارند.! این رنجها، این فشارها، این خفگی معیشتی، دارد جان خانوادهها را میگیرد.
مسئولان! لطفاً از پشت میزهای سرد ادارات بیرون بیایید، سری به بازار ایلام بزنید، پای درد دل مردم بنشینید، به جای گزارشهای صوری، واقعیت تلخ را ببینید: فقر دارد«جان» میگیرد.
مردم ایلام، مثل بسیاری از استانهای دیگر، زیر آوار گرانی دفن شدهاند. این آوار، هر روز سنگینتر میشود و هیچکس حریف و جلودارش نیست. اگر امروز فکری نکنید، فردا نه از سفره چیزی میماند، نه از صبر مردم.!
گردآورنده: غلامرضا محمدمرادی