کد خبر:420

چه کسی پاسخگوست!؟

دردهای پنهان پشتِ لب های خندان!


تاریخ انتشار: ۱۳۹۷/۱۲/۲۶در ساعت: ۲۰:۴۱:۱۹

بازتاب ایلام- عباس خزلی: دیروز گذری در بازار شهر داشتم، همه چیز به ظاهر شاد و با نشاط می آمد مخصوصاً موسیقی ها که دقایقی غم را در پسِ شادی پنهان می کردند.!



با مشاهده حضور مردم و جنب و جوش آنان در فراهم کردن بساط بزم برای عید و میهمان سالانه، بارقه ای از خوشی در دلم تابید، به درگاه ایزد لایزال تمنا داشتم که این خوشی کوتاه مدت را از ما نگیرد.!

بنده که به قصد خرید نرفته بودم، اما در هر جایگاه سین فروشی و یا مغازه ای، کنجکاوانه سَرَک می کشیدم و توجهی به میزان خرید مشتریان داشتم.

کاش سَرِ فضول درد می گرفت و نمی دید بیشتر مشتریان از قیمتها چقدر دلشکسته می شدند و عده ای دیگر هم بقصد وقت گذرانی و تغییر حال و هوا، در بازار می چرخیدند.!

مادری که به دخترک نوجوان و آرزومند با اشارت نهیب می زد که قیمت بالاست و دخترک با چهره عبوس و دلِ تنگ قبول می کرد.

پسرک نوجوانی که نمی خواست مادرش عذابِ پیدا کردن لباسی در حد توان مالی اش را تحمل کند، با بغض از مادرش می خواست پول به خودم بده چیز مناسبی پیدا می کنم.!

با دیدن این وضعیت از اسفند بیزار شدم و آغاز بهار را برزخ اکثر خانواده ها حس کردم.

خیالم را در لایه ای از ابر فرو بردم و اندیشیدم حالا که هر روز بدتر می‌شود تا برسد به آن‌جا که از شدت بدحالی، مردم افسرگی گیرند، به کنجی چو مور بخزند اما باز هم افاقه نکند.

در خیالم غور می کردم و عرصه بر وجودم تنگ شد، گفتم گور پدر دنیا و مافیها به جهنم که نوروزِ جهنمی دارد می‌آید.

 فصل سان دیدن غنا از فقر و تماشای متحیرانه و ملتمسانه‌ی فقر از غنا رسیده است.

آنانکه آزادانه و بی محابا میلیاردها دلار از حقوق بینوای مردم فقیر را چاپیدن و رفتند عیاشی و آسودگی؛ کسی آخ نگفت و پیگیر نشد که چه مراجعی صحه بر دزدی و دروغ می گذارند که بسان آب خوردن سرمایه مملکت به بیرون انتقال داده می شود.

همین مملکت داران با گستاخی تمام شبانه کمپین نخریدن طراحی می کنند و مجازی بخورد مردم می دهند.!

در پی این بی تدبیری و تنزل پول ملی، قیمتها افزایش می یابد و کشتی جامعه به گل می نشیند.

عده ای در پایتخت با دلار ۴ هزار تومانی دلالی راه انداختند و قمار می کنند و با واردات، تولیدات داخلی را ورشکست و به تعطیلی می کشانند.!؟ چرا این ارز در حمایت از تولیدات داخلی مصرف نمی شود.!؟ گویا این رویه توجیهی در راستای رقابت و دلالی زنجیره ای افراد پر نفوذ و سیری ناپذیر است و اینجا طفلکان معصوم از پشت مغازه ها با بغض به اجناس می نگرند.!

آیا کسی پاسخگوی اشک های لبریز از گونه کودکان و بغض های در گلو مانده نوجوانان و حسرت های تلنبار جوانان هست.!؟

چه کسانی مسببِ این ظلم عظیم حاکم بر مردم هستند و چرا موجب شده اند تا امروزه شاهد شادی های مصنوعی و لبخندهای اجباری مردم باشیم.!؟

    23 چاپ این صفحه

آخرین دیدگاه‌ها

دیدگاه خود را بنویسید

نام :
ایمیل :
دیدگاه :

پایگاه خبری تحلیلی بازتاب ایلام