تحلیلی بر چرایی تاخیر در انتصاب استاندارایلام؛
چرا بازهم انتصاب استاندار ایلام از دستور کار دولت خارج شد!؟
تاریخ انتشار:
1400/07/29
05:10:25
بازتاب ایلام- خداداد ابراهیمی/روزنامه نگار: تاخیر در انتصاب استاندار ایلام را باید در کجا جستجو کرد!؟ مردم می پرسند؛ درحالی که در سفر اخیر دولت به ایلام مصوباتی توسعه محور به تایید رئیس جمهور و هیئت وزیران رسیده و لازمهی اجرایی شدن این مصوبات، تسریع در انتصاب استاندار است، چرا هربار این انتصاب از دستورکار هیئت دولت خارج می شود.!؟
براستی کجای چرخهی این انتصاب لنگ می زند!؟ آیا وزارت کشور، چوب لای چرخ گزینه بومی می گذارد!؟ آیا نمایندگان مانعتراشی می کنند!؟ آیا برخی فعالان سیاسی به ظاهر حامی دولت بر طبل تفرقه و انشقاق می کوبند!؟
آیا فارغ از گمانهزنیهای یادشده که بر افواه مردم جاریست، پشت پرده، سناریویی خاص طراحی شده است!؟
در صورتی که به این ابهامات پاسخی داده نشود، چنین تعبیر و تفسیر می شود که:
۱- نمایندگان ایلام خواهان استانداری غیربومی هستند تا با مصادره وی از زیر بار مطالبات و فشارهای نزدیکان و هواداران خود رهایی یابند.
۲- هواداران دولت و لیدرهای سیاسی خواهان سهم افزونتری از قدرت هستند تا از جمیع جهات سوار برکارباشند.
۳- پدرخواندههای مرکز نشین، با لابیگری مهره چینی می کنند و برای اعوان و انصار خود کرسیهای قدرت طراحی می کنند.
۴- وزارت کشور با برخی سیاسیون پشت پرده به توافق رسیده تا از گزینهای که در آب نمک خوابانده، رونمایی کند.
در حالی که روز گذشته برای چندمین بار، قرار بود استاندار جدید ایلام در هیئت دولت رأی اعتماد و حکم انتصاب بگیرد اما باز هم این انتصاب ناکام ماند و پس از سه ماه هنوز دولت سیزدهم در ایلام نماینده عالی ندارد.
در واقع ایلام همچون ادوار گذشته چوب ناکارآمدی لیدرهای سیاسیاش را می خورد. سیاسیونی که عنوان نخبه را یدک می کشند اما بویی از نخبگی نبردهاند، همان کسانی که با دستهای لرزان، تابلوی مطالبهگری به دست گرفتهاند اما هدف غایی آنان سهم خواهی و قدرت طلبیست، همان کسانی که کُنشهای سیاسیشان همواره ابتر بوده و در باتلاق سیاست دست و پا می زنند. آنان که عملکردشان موجب شده تا مدام مصالح مردم ایلام قربانی مطامع سیاسی آنان شود.
همان حضراتی که در سپهر سیاست، چانه زنی و قاعده بازی را نمی دانند و گعدههای سیاسیشان در ایلام و تهران متناقض است. لذا در انتصاب استاندار جدید به مخمصه افتادهاند و ناگزیر گاهی به نعل می زنند و گاهی به میخ تا در چرخه معیوب «بومی» و«غیر بومی» همچنان در استیصال بمانند و همین اتفاقات نامبارک است که عیار و اعتبار سیاسی آنان را تنزل داده و جایگاه مردمی را از کف دادهاند.
این در حالیست که مردم از نمایشهای رو حوضی این جماعت به ستوه آمدهاند و در حسرت توسعه استان و رهایی از مصائب تلنبار شده و در حسرت رونق اقتصادی و اشتغال، روزگار سختی را سپری می کنند.
بی گمان مسئولیت این فرصت سوزیها و ناکامیهای ایلام بر عهدهی همین آقایان است که دیر یا زود باید در برابر مقوله قانونی «ترک فعل»، پاسخگوی عملکرد ناصواب خود باشند.
آقایان وقتی که سُرنا را از سر گشادش می زنید و به جای راه به بیراهه می روید، وقتی که صدای واحدی ندارید، وقتی بر طبل تفرقه و انشقاق می کوبید، وقتی که الفبای سیاست نمی دانید، مرحمت فرموده دست از سر ایلام بردارید.!
از طلا گشتن پشیمان گشتهایم
مرحمت فرموده ما را مس کنید