بازتاب ایلام/فاطمه محمدمرادی: صدا هایی به گوش ها میرسید، یک نفر دوان دوان به سوی خانه می دوید، رفتم ببینم که زمین و زمان به هم ریخته یا نه!؟ دیدم فردی سفید پوش با صدایی لرزان به من رسید، گفتم آقا آرامتر فریاد بزنید، همه خواب اند و بیدار میشوند. گفت همین خواب غفلت هاست که جانمان را در سینه حبس کرده است.! بگذار مردم بیدار شوند از غفلت و بی توجهی، دست بردارند از این همه سردر گمی.! بشنوند صدای استان مان را که درگیر یک ویروس جهنمی است.
خسته ایم از دست این همه آسودگی، پس تا کی باید بشنویم از مرگ و میر.!؟ گفتم پناه ما همگان هم با خدا، ماه محرم در همین حوالی است. هشدار جدی دهید به مردم که اربابم حسین(ع) هم در این شرایط به این دورهمی ها راضی نیست.
دیدم آن فرد سفید پوش رو به آسمان کرده است و بی صدا اشک می ریزد.! از او پرسیدم آقا چه شده است؟ آقا! آقا! دیدم چشم هایش از شدت گریه سرخ شده است.! پرسیدم آقا چه شده است!؟ دیدم با صدایی که پر از بغض و درد بود، پاسخ داد که کاش در همین حوالی ماه محرم بشنویم که با شروع شدن ماه دلباختگی، کرونا کوله بارش را بسته و از گرفتن جان آدمیان دست کشیده و رفته است و دیگر برنمیگردد، من هم با او همنوا شدم و پاسخ دادم: الهی آمین؛ مطمئن باشید ارباب جواب دل شکسته ما را به خوبی خواهد داد.
اما آن مرد آنقدر دلش شکسته بود و بغض گلویش را حبس کرده بود که فهمیدم آری کرونا خیلی ها را به خاک سپرده است اما به شکل های متفاوت.! خیلی ها را با گرفتن جانشان راهی خانه ابدیشان کرده است و خیلی دیگر را با سوزاندن قلبشان و دیدن جان دادن هم نوعان شان به خاک سپرده است.! پس فهمیدم؛ دیروز عصر(شنبه ۱۶ مردادماه) در استانداری چرا موضوع جلسه چیز دیگری بود اما با نام کرونا و هشدارها آغاز شد.
در همان حوالی صدای آژیرهای خطر بلند شد، پس همه اینها به خاطر این بود که بدانیم جان همدیگر را همانند جان خودمان دوست داریم و دوست نداریم پرپر شدن هم نوعان مان را ببینیم و این هشدارها نشان می دهند که ما همدیگر را دوست داریم و با رعایت پروتکل ها به عهد انسان دوستانه مان پایبندیم و به مردم می فهمانیم که به خود بیایند و بدانند مرگ در درب ورودی خانه شان کمین کرده است و تنها راه زنده ماندن از دست کرونا رعایت پروتکل هاست و زدن واکسن هایی که خیلی ها برای ساختن شان زحمت کشیده اند تا دگر درد کشیدن و جان دادن هم نوعان شان را نبینند و از روزها و شب های خوب خود گذشتند تا لبخند بر روی صورت همه خودنمایی کند و دل یک میهن شاد شود. بیاییم تعهد بدهیم به خودمان که بی خیال نگذریم از کنار واکسن هایی که ساخت شان شب و روز خیلی از پزشکان، پروفسورها و دانشمندان عزیز کشورمان ایران را گرفته است و نادیده نگیریم زحمات بیکران شان را و اعتماد کنیم به عملکرد عالی سربازان سلامت و واکسن های داخلی که مایه افتخار ملت عزیزمان هستند.
این را هم بدانیم که ماه محرم نزدیک است و سعی کنیم در این ماه عزاداری هایمان را در درون خانه های و در قالب دسته های کم جمعیت برگزار کنیم و به هیئت های شلوغ نرویم و اگر هم به عشق ارباب دلها رفتیم، پروتکل های بهداشتی را خوب رعایت کنیم.
آری! آژیرهای دیروز در کوچه پس کوچه های ایلام، برای لحظاتی قلب آلامتو را به سکون واداشت و مردم دیدند و شنیدند که هشدار جدی است و اگر این هشدارها جدی گرفته نشوند، چه بسا که هر دم و از هر کوچه و برزنی آژیرهای خانگی یکی پس از دیگری نواخته شوند و صدای مویه و شیون های زیادی فراگیر شود و روح و روان مان را پریشان کند.
